تصادف
توی صف تلفن عمومی یه مردی جلوتر از من ایستاده بود با عصای زیر بغل و پای شکسته. به من نگاهی کرد و گفت: تا قبل از این فکر می کردم هیچی مثل پول نیست اما از وقتی پایم شکسته فهمیدم سلامتی بهترین نعمت هست. ازش پرسیدم: تصادف کردی؟ جواب داد: نه، از رکاب ماشین افتادم!
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
» نظر شما؟