روزهای انتظار

ای سفر کرده بگو بعد از زمانی آزگار
کی بدادم می رسد دستان تو در این غبار

بی تو بودن یعنی از اندوه خاکستر شدن
سر سپردن بر تمام دردها دیوانه وار

باز هم من ماندم و اون بی رهگذر
با تمام خاطراتی کز تو دارم یادگار

سر به روی شانه های سنگی شب می زنم
اشک می ریزم ز دست روزهای انتظار
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes