بالاخره دل رو زدم به دریا و رفتم که خون اهدا کنم اول کلی از مشخصاتم رو دادند به کامپیوتر و بعد یه برگه پرینت شده دادند دستم و روانه اتاق دکتر کردند.
خانم دکتر جوان و درشت اندامی بود که فقط پرسید صبحانه خوردی؟جواب دادم بله گفت دندانپزشکی رفتی ؟ گفتم بله دیروز بودم. برگه رو امضا کرد و گفت متاسفم. چون ممکنه عفونت توی خونت باشه حداقل باید یه هفته دیگه مراجعه کنی.
خدایش لجم گرفت گفتم مهم نیست حالا که تا اینجا اومدم فشارم رو بگیرید. ایندفعه خانم دکتر لجش گرفت!
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
» نظر شما؟