براي زيستن چه مي خواهي؟
دمي براي آسودن ...
لحظه اي براي نفس كشيدن ....
و يا همدمي براي درددل كردن.
هنوز هم رازهاي دلم را با كسي قسمت نكردم، و ديگر فرصت و حوصله اي براي بازگو كردن آن ندارم. نمي دانم اين كم حوصلگي براي چيست؟ اما خوب مي دانم كه هر وقت محتاج تو باشم، تو نزديك مني. چه نيك از مشكلاتم خبر داري و چه خوب با بزرگواري بديهايم را مي بخشي.
اي خداي مهربان! من اكنون به تو از هر زمان محتاج ترم. يا باسط.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
» نظر شما؟