السلام عليك يا صاحب الزمان
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
كه مي گيرند در شاخ تلاجن سايه ها رنگ سياهي
وزان دلخستگانت راست اندوهي فراهم ،
ترا من چشم در راهم
شباهنگام ،
در آندم كه بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند؛
در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پاي سرو كوهي دام
گرم ياد آوري يا نه ، من از يادت نمي كاهم؛
ترا من چشم در راهم
:: نيما يوشيج
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
» نظر شما؟