گفته بودي

تو گفته بودي آيم بديدنت اما
نيامدي و بهارم در انتظار گذشت

دقيقه ها همه شد روز و روزها همه سال
دو ديده ام به رهت بود و روزگار گذشت

ترا صدا زدم ازآسمان آبي رنگ
دلم به خون شد و ناليد و آن شرار گذشت

وجود من همه شد چشم و ناله شد همه سوز
به جستجوي تو هر دم چه بيقرار گذشت

برفت روز و مه و سال و هفته هايم ليك
دريغ آن همه عمري كه بي نگار گذشت

به انتظار تو هردم دو چشم "شايسته "
سپيد گشت و بخوابيد و شام تار گذشت

:: شايسته وحدت
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes