از چت متنفرم.اولين بار وقتي با تشويقهاي دوستي يه دونه id براي خودم
ساختم و رفتم توي يه اتاق،يهو درجا سه نفر برام پيام دادند!.حسابي هول
شده بودم.يه كلمه براي اولي مي نوشتم.صداي زنگ جواب اون يكي بلند مي شد.
يكيشون گير داده بود،اسم اصليت چيه؟هي مي نوشتم مسعود،اون دوباره مي پرسيد؛
آخر سر متوجه شدم از بس هول بودم جنسيت رو اشتباه نوشتم!.خيلي خجالت كشيدم
هرچند بعدها متوجه شدم،همه خوش تيپ ها يه دونه id اينجوري هم دارند؟!.
اوايل بيشتر با خارجيها مي چتيدم.آخه نه اينكه انگليسي فول هستم!.يك آمريكايي
خورد به تورم همينكه گفتم ايراني هستم،رفت تو كار سياست و اينكه اسرائيليها
چه قدر بد هستند.آدم با حالي بود كلي وقتم را گرفت تا براش توضيح دادم رشته
الكترونيك يعني چه!!!.آخر سر هم كه شير فهم شد گفت اگه تلويزيونش خراب شد
مي آره من براش درست كنم!.
خلاصه بعد از اين همه تجربه بين المللي رفتم تو اتاقهاي فارسي.اما نمي دونم
ازبد شانسي من بود،يا هميشه اينجوري است. توي يه اتاق كه يارو بلندگو را
گرفته بود و داشت فحش مي داد.و ول كن هم نبود!.رفتم يه جاي ديگه اونجا هم
دو سه تا خانم همه را روي تير نموده بودند،يك شير تو شيري بود.اگه يه نفر
بلندگو گيرش مي اومد.ديگه به اين راحتي دستش را از روي talk بر نمي داشت.
رفتم يه اتاق ديگه و به يه نفر pm دادم يارو جواب داد:تو چيكاره اي كه
مي خواي با من چت كني !!!.دوست داري با سه شماره سوتت كنم و... مودبانه
عذر خواهي كردم و با خودم عهد كردم ديگه چت رو بي خيال شم.
هنوز با اين كه گاهي وسوسه مي شم و يه نگاهي به ليست بلند بالاي اتاقهاي
فارسي مي اندازم،اما عطايش را به لقايش مي بخشم...
نمي دونم آيا وقتش شده،ما به استفاده درست و صحيح از هر چيزي فكر كنيم
يا اينكه حتما بايد زور بالاي سرمون باشه!!!. تا مثل بچه آدم باشيم.
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes