نمایشگاه کتاب

دیشب یه سر به نمایشگاه کتاب زدم. دم درب ورودی کسی رو دیدم که اصلا دلم نمی خواستم ببینمش اما داخل نمایشگاه کسی رو دیدم که مدتها می شد ازش بی خبر بودم هردو از دیدن هم خوشحال شدیم.
خود نمایشگاه هم چیز جالبی نداشت فقط حضور ناشران کودک برای من چشمگیر بود. طبق معمول کتب کامپیوتر هم فراوان یافت می شد.

4 comments:

سلام آقا مسعود.
شما هم با این نمایشگاه رفتنت. یه زنگ به من می زدی با هم می رفتیم.

فکر کنم دم در منو دیدی! هان؟

مطلب قبلیه مال منه .من کیم؟
فرزانه

به مریم: من به موبایلت زنگ زدم خاموش بود.
به فرزانه: خدا رو شکر

» نظر شما؟

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes